هواى باران داشت، نگاهِ غمگینم
چه تلخ مى رفتى، چه تلخ، شیرینم!
شب جدایى با تمام محجوبى
تو را صدا مى زد، سکوت سنگینم
ستاره ها گفتند آه باز مى گردى
چه زودباور بود دل دهن بینم
سقوط سرخم را آه دیده اى، آیا
نمى کشى دستى به بال خونینم؟!
بیا و از تاراج مرا حفاظت کن
مرا آه چون باغى بدون پرچینم
آجاست؟ محتاجم به سکر چشمانت
آه شعر هم امشب نداد تسکینم
نمى رسد دستم به دست هایت، آه
چه قدر بالایى، چه قدر پایینم!