آرزوهای من

حرف هایی از عمق وجود

آرزوهای من

حرف هایی از عمق وجود

نفس های تو

نفس های تو...

وسلام به تو ای عشق دوست داشتنی ام:

امشب که سقف بی ستارهُ اتاقم بر سرم سنگینی می کند ،

مانده ام که از چه بنویسم،

از آنهایی که دیروز با بودند و امروز رفته اند یا از تو که همیشه حرفهای مرا می خوانی ؟

از چه بنویسم؟

از آسمانی که در حال عبور است یا از دلی که سوت و کور است؟

 از زمین و زمان بنویسم یا از یک نگاه مهربان ؟

 از خاطراتی که با تو در باران خیس شد یا از غزل هایی که هیچ وقت سروده نشده ؟

 از چه بنویسم؟

از مهری که هرگز به سویم نفرسادی یا از ترانهای که هرگز برایم نخواندی ؟

از چتری که هرگز زیر آن نایستادیم یا از بر

رودی که هرگز آن را بر زبان نیاوردیم ؟

من عاشق درختی هستم که فرصت نشد اسممان را روی آنحک کنیم .

ای عشق پاکم اگر قرار باشد بنویسم ؟

باید در همهُ سطرهای دفترم حضور داشته باشه نفس های تو

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد